در گوشه میزی در هتل ماریوت پایتخت پاکستان، نماینده ای از طرف رهبری طالبان با پیام صلح نشسته بود. در سال 2007 شورشیان طالبان نیرومندتر از قبل می شدند و امریکا و نیروهای ایتلاف تلاش هایشان را برای شکست این شورشیان زیادتر نمودند، اوج این حملات زمانی بود که اوباما در سال 2009 به تعداد ده ها هزار سرباز برای پشتیبانی عملیات ها به افغانستان فرستاد. اما در هتل ماریوت اسلام آباد گفتگوها درباره دیپلماسی بود و هیچ کسی از طرف امریکایی ها در آن اتاق حضور نداشت. آلف آرن رامسلین دیپلمات ارشد نروژی که در بین طالبان سالها رابطه قابل اعتمادی ایجاد کرده بود با شخص مورد اعتماد ملا عمر رهبر و بنیانگذار طالبان که از پاکستان در تبعید شورشیان را رهبری می کرد گفتگویی داشت. این فرستاده ویژه ملاعمر به آقای رامسلین نام پنج نفری را داد که از طرف ملاعمر مامور شده بود تا راه های رسیدن به صلح را جستجو کنند، آنها به کسی نیاز داشتند که این زمینه را برایشان فراهم کنند و آقای رامسلین کسی بود که آنها بدنبالشان بودند. دیدار این دیپلمات نروژی با نمایندگان فراری طالبان هر ماه دو یا سه جلسه به صورت مخفیانه در سراسر شهرهای آسیا و اروپا به شمول کراچی و بانکوک و اسلو در طول سه سال انجام می شد. عجیب اینکه این دیپلمات گفت در اواخر شبی با ملاعمر تماس مستقیمی داشته است، سال ها بعد رهبران ارشد طالبان تایید کردند که با این دیپلمات در یک اتاق همدیگر را ملاقات کردند. جستجوی صلح توسط نروژی ها همزمان با تلاش های سایر کشورها مانند امریکا، عربستان سعودی برای به میز کشاندن طالبان بوده است و به نظر می رسد سال ها این کوشش انجام می شده است تا طالبان و افغان ها را در یک میز مذاکره برای صلح گرد هم آورند.
اما همه این کوشش ها توسط اقدامات نظامی و اطلاعاتی و همچنین حملات تروریستی طالبان و عدم اعتماد کشورهای میزبان جلسات گفتگو که در امور افغانستان دست داشتند نقش بر آب می شد. به نظر آقای رامسلین در هر گفتگوی صلح در افغانستان، پاکستان مانع اصلی صلح در افغانستان است. حال، برای اولین بار آقای رامسلین پشت صحنه لحظات پیروزی ها و شکست های سه سال تلاش نروژ به عنوان میانجی صلح در افغانستان را نشان می دهد. رامسلین در خانه اش خارج اسلو پایتخت نروژ با نیویارک تایمز مصاحبه ای را انجام داده است، تلاش هایش و راه هایی را که او رفته است به جانشینانش می فهماند که برای شروع گفتگو برای صلح باید آهسته قدم برداشت و صبور بود و باید فهمید که اغلب اوقات با یک ایده دیوانه وار باید شروع کرد و اتفاقات غیر قابل پیش بینی ممکن است رخ دهد و ممکن است با وجود بهترین کوشش هایت با شکست مواجه گردد. آقای رامسلین تجربه هایش را به عنوان کسی که برای پایان دادن به جنگ طولانی دیگری در کلمیبا در مذاکرات حضور داشته بیان می کند، به نظر می رسد گفتگو ها درکلمبیا به نتیجه رسیده است، و با رفراندم ملی که به راه افتاده است این کشور را از خطر سقوط نجات داده است. از سال 2007 کوشش ها برای مذاکره صلح در افغانستان چندین برابر کلمبیا بوده اما هیچ پیشرفتی حاصل نشده و ناگهان برنامه ها منحل می شدند چرا که اعتقاد به مذاکره ضعیف بود و زمان مذاکره زمان درستی نبوده و محاسبات اشتباه باعث شده که هیچ نشانه ای از موفقیت دیده نشود. به علت ماهیت پیچیده جنگ در مقاطع مختلف این جنگ چهار دهه ادامه پیدا کرده است، و منافع بین المللی در کشور در حال تغییر بوده است. برای مثال تلاش های نروژی ها برای گفتگوی صلح خیلی آرام و محرمانه بوده و کوشش شده است از امریکایی ها مخفی بماند. اروپایی ها از اقدامات امریکایی ها نگران بودند چرا که امریکا کوشش های مقامات ارشد طالبان برای صلح را نمی پذیرفتند در سال های 2001 و 2002 امریکایی ها مقامات طالبان را ودار به تسلیم به دولت می کردند، این اقدامات تلاش های صلح را از مسیر آن خارج می کرد. نیروهای امریکایی در اوایل نمایندگان طالبان را مورد هدف قرار می دادند یا می کشتند یا زندانی میکردند. امروز، با وجود اینکه امریکایی ها پذیرفته اند که افغانستان راه حل نظامی ندارد و برای بیرون از آمدن از این جنگ باید گفتگوهای سیاسی بین طالبان و دولت آغاز شود هنوز مقامات افغان سردر گم هستند. دولت افغانستان در تابستان سال 2015 گفتگوی صلحی را با طالبان برگزار کرد؛ اما بلافاصله متوقف شد، پاکستان طالبان را برای این نشست زیر فشار قرار داده بود اما موضوع مشروعیت آن مطرح شد که موجب قطع این جلسات گردید. در اوایل تماس هایی که بین طالبان و آقای رامسلین صورت می گرفت شخصی و غیر دیپلماتیک و غیر معمول بود، رامسلین در پاکستان در سال های 1960 مبلغ مسیحیت در پاکستان بود، او می دانست که جهان بینی طالبان دینی است و می تواند با آنها ارتباط برقرار کند و حتی برای آنها به زبان اردو که بر آن مسلط بود تفسیر کند.آقای رامسلین در طول دوره خدمت خود به عنوان دیپلمات در اسلام آباد مانند سال های 1990 نه تنها نقش موثری بر طالبان در دولت داشته بلکه حتی او بر مدرسه هایی که طالبان از آنجا متولد شده و حال دارای عساکر هستند هم داشته است. بسیاری از مراکزی که امروز به کارخانه تولید شورشیان تبدیل شده است توسط امریکا در زمان جنگ علیه شوروی سابق بوجود آمدند. بعد از خروج شوروی و ترک امریکا از این منطقه در سال های 1990 آقای رامسلین تصمیم گرفت که ارتباط با رهبران مذهبی در پاکستان و افغانستان را در اولویت کاری خود قرار دهد و به این ارتباطات ادامه دهد چرا که تنها گذاشتن این رهبران خطرناک تر خواهد بود. به خاطرهمین اعتبار و اطمینان بود که آقای رامسلین توانست با رهبران طالبان در سال 2007 رابطه برقرار کند. طبق گزارش اخیر یکی از مقامات برجسته نروژی که طی 15 سال درگیری در افغانستان با کشور در ارتباط بوده است ایجاد تماس با طالبان برای هر دو طرف طالبان و نروژی خطرناک بوده است. نروژ با گروهی مسلح غیر قانونی در تماس بود که این گروه نه تنها در لیست گروه تروریستی سازمان ملل قرار داشت علاوه بر آن نروژ در قالب ناتو با این گروه در جنگ بود. وقتی که طالبان در داخل پاکستان جلسات شان را برگزار می کردند در واقع آنها ریسک دستگیری به خاطر شکستن محدودیت های سفر سازمان ملل را به جان می خریدند، سازمان پر قدرت استخبارات نظامی پاکستان آی اس آی از طالبان در پناهگاه هایشان محافظت می کردند. اما القاعده از این استقلال طالبان خشنود نبودند.
رامسلین گفت طالبان می دانستند که آی اس آی را باید راضی نگه دارند و همزمان آنها بازی دیگری را مستقلانه شروع کردند.در اوایل، تلاش های رامسلین و همکاران نروژی آن بر روی کمک به طالبان متمرکز بود، یک گروه نظامی روستایی تا حدودی سیاسی با درخواست منسجم آمدند و خواستار ملاقات با مقامات دولتی شدند. رامسلین گفت کارها ادامه یافت، در سال 2008 طالبان دیدار با مقامات دولت افغانستان را پذیرفتند. بعد از کوتاه مدتی تاخیر طبق گزارش نروژی ها نمایندگان طالبان و دولت افغانستان درماه نوامبر در اسلو پایتخت نروژ رسیدند، آنها در یک منطقه حتی در یک هوتل ساکن شدند. رامسلین گفت اما چندین ساعت قبل از شروع مذاکره، خبر بدی از کویته پاکستان رسید، بمبی در خارج از خانه یکی از اعضای طالبان که در اسلو نروژ برای مذاکره آمده بود منفجر شده بود برادر این نماینده طالبان کشته و همسر وی به شدت زخمی شده بودند. همه نماینده ها این را هشداری برای ادامه گفتگو ها می دانستند. رامسلین اضافه کرد ما صبحانه مان را خورده بودیم و قدم بعدی شروع ملاقات بود اما آنها به شدت آشفته شده بودند، گریان می کردند آنها شوکه شده بودند.
این جلسه لغو شد و رامسلین نمایندگان طالبان را تا دوبی توسط جت شخصی همراهی کرد. تلاش ها مجددا از سر گرفته شد گفتگوهای محرمانه انجام شد. رامسلین گفت طالبان با آمدن اوباما خوشبین بودند سیاست های اوباما در باره جهان اسلام صحبت هایی که اوباما در قاهره بیان کرد برای آنها امیدوار کننده بود . رامسلین گفت در مارچ سال 2009 طالبان حتی ملاقاتی را بین دیپلمات های نروژی و رهبر نامرئی شان ملاعمر ترتیب داده بود. رامسلین به همراه دو دیپلمات که از اسلو آمده بود سوار موتری شدند آنها قبل از اینکه حرکت کنند چندین بار موتر را دور خود چرخاندند احتمالا محل اقامت ملاعمر خارج از کراچی بود. در طول دو ساعت ملاقات با ملا عمر رامسلین متقاعد شد که براستی او ملاعمر رهبر طالبان است بعد از آن دوبار تلفنی با وی صحبت کرده است و ملاعمر مجدد تمایل خود را از ادامه مذاکرات نشان داده بود. رامسلین گفت او شدیدا مریض بود، چهار زانو نشسته بود، او اندام درشت داشت کاملا درشت بود انتظار آن را نداشتم تصورم این بود که متوسط باشد. ما می دانستیم که مشکل مریضی شکر دارد و همچنین گرده های او مشکل دارد به همین خاطر بریده بریده صحبت می کرد. بعدها اوباما موافقت کرد که 30,000 سرباز بیشتر به افغانستان بفرستد طبق نظر رامسلین این یک عقب نشینی بود. یکی از طالبان گفت آنها ما را مجبور می کنند که جنگ کنیم. اگر آنها از آسمان بر ما بمب می اندازد ما از زمین آنها را هدف بمب قرار می دهیم. آقای رامسلین گفت طالبان اصرار می کردند که ما با دولت هرگز مذاکره نخواهیم کرد تا زمانی که حتی یک نفر از خارجی ها در افغانستان حضور داشته باشند؛ اما در عمل نظر آنها هیچ تغییر نکرد آنها خواستار مذاکره بودند طبق نظر رامسلین البته حملات هوایی بر علیه رهبران طالبان هم بی تاثیر نبود. به نظر آقای رامسلین بزرگترین مانع این است طالبان در دست مقامات پاکستانی ها است و از آن برای چانه زنی ها استفاده می کنند. در فبیوری سال 2010 گفتگوی در سطح بالا بین دولت افغانستان و شش نماینده طالب به شمول معاون رهبری جدید طالبان ملا عبدل غنی برادر ترتیب داده شده بود. روز قبل از گفتگو، ملا برادر توسط پاکستانی ها دستگیر شد و پروسه گفتگو متوقف شد. برای نروژی ها مشخص شد که چه کسی مانع این گفتگوها است. طبق گزارش دولت نروژ ادامه مذاکره سخت شد به این علت که طرف مقابل فقط طالبان نیستند، القاعده و مهمتر از آن استخبارات پاکستان یعنی آی اس آی است. دستگیری ملا برادر موقعیت آی اس آی را واضحتر ساخت. رامسلین امیدش را از دست داده است، او به عنوان سفیر در کشور نپال مقرر شده است و بعد از آن بازنشسته خواهد شد. سال ها بعد سایر کسانی که به احیای مذاکره امیدوارند در این سوال متوقف خواهند ماند که پاکستان چه نقشی در این میان دارد، یا کسانی به این باور خواهند رسید که به جای ریسک کردن با پاکستان باید راه دیگری برای نزدیکی با طالبان یافت.