به واسطه ارتباطاتش با مقام های آمریکایی و سفرهای هر ساله اش به آمریکا از روزنامه نگاران سرشناس عرب در آمریکا محسوب می شود. وی در میان روزنامه نگاران عرب نیز از چهره های مورد احترام است. وی در پی دیدارهایش با مقامات فعلی و قبلی آمریکایی یادداشت هایی را تهیه نموده است و در این مقاله به وضعیت میان چین و ایالات متحده آمریکا پرداخته است .
وی در گزارش اکتبر 2016 خود می نویسد به سراغ مسئول پیگیری اوضاع چین در اداره سوم داخلی کاخ سفید رفتم و در ابتدای دیدارمان از وی سوال کردم، سیاست آمریکا آیا مهار چین است یا رویارویی با آن که در پاسخ اظهار داشت سیاست ما در قبال چین رویارویی با آن نیست. نه م می خواهیم با آن درگیر شویم نه چین به دنبال چنین روندی است. مهار پکن هم در سیاست ما نیست. سیاست ما بر این اساس است که چین بیش از پیش درگیر نهادهای بین المللی شود و انضباط داخلی اش بیشتر شود. چین در حال حاضر وارد WTO یا همان سازمان تجارت جهانی شده و در عرصه بین المللی فعال است. کشور بزرگی است که در حال قدرت گرفتن می باشد. نیاز به زمان دارد تا به یک ابرقدرت جهانی تبدیل شود، شاید دو یا سه دهه زمان نیاز داشته باشد. ما خود را آماده رویارویی با آن نمی کنیم اما تلاش می کنیم اوضاع بهتر و با ثبات تر باشد. ما چین و منطقه ای که در آن واقع شده است را حیات خلوت خود نمی دانیم. این به آن معنا است که جنگی برای دفاع از خودمان در آن جا به راه نمی اندازیم. این منطقه خیلی از ما دور است و خیلی به چین نزدیک است. اما در عین حال در آن جا متحدانی داریم که باید به آنها برای حل مشکلاتشان با چین از طریق گفت و گو کمک کنیم و مقامات چینی را راضی به انجام این کار نماییم. همین طور وظیفه حمایت از آن ها را بر عهده داریم. البته برای ما جزایر صخره ای به خودی خود اهمیتی ندارند. آن چه برای ما مهم است، وضعیت عمومی می باشد. چین در داخل پیشرفت کرده است. جنگی با فساد در جریان است و به شرکت های چینی اجازه کار و سرمایه گذاری داده می شود. آن چه برای حکومت چین مهم می باشد این است که یک حزب بر سر کار باشد و کشور با ثبات اداره گردد و به رشد خود ادامه دهد. مارکسیسم و حزب کمونیست از حکومت چین رخت بر بسته است، لنینیسم باقی مانده که بر همه امور مسلط است و آزادی ها را سرکوب می کند. چین منافع جهانی دارد که بعضی از این منافع در آمریکای لاتین و خاورمیانه است. ما از آن حمایت می کنیم.
وی درباره سیاست چین در قبال کره شمالی نیز اظهار داشت این صحیح است که چین حامی کره شمالی است، اما اخیرا با آن کشور، به دلیل آزمایش های هسته ای و موشکی اش روابط خوبی ندارد. کره شمالی دیگر مثل سابق، قبل از انجام این آزمایش ها، پکن را در جریان نمی گذارد. برای همین چین در شورای امنیت با ما همراه گردید و قطعنامه ای قوی علیه کره شمالی صادر شد. البته این به آن معنا نیست که کره شمالی را مجازات می کند یا حکومتش را ویران می کند یا اجازه انجام چنین کاری را می دهد. البته چین روابط بسیار خوب و قوی ای با کره جنوبی برقرار کرده است. چین ترجیح می دهد که در آینده شبه جزیره کره به رهبری کره جنوبی، یکپارچه شود.
وی در خصوص چین و تروریسم تندرویِ افراطیِ که در میان مردم مسلمان اویغور رخنه کرده و مطالبات قدیمی آن ها که چین همیشه با آن مخالفت نموده اظهار داشت، در چین شیعه ای وجود ندارد، تحرکات ایغورها نیز اساسا اسلامی نیست بلکه قومی و استقلال طلبانه است. آنها چینی نیستند. نسبت به تعامل سخت و سرکوب شدیدی که در حقشان می شود، اعتراض دارند. آن چه برای مقامات در چین مهم است، امنیت و ثبات است. برای همین به آمریکایی ها می گویند که باید بشار اسد در قدرت بماند و از مخالفان حمایت نشود. خشونت علیه ایغورها ادامه خواهد یافت. ایغورها در یوهان ساکن هستند و با مشکلات بسیاری دست به گریبان می باشند. پکن اویغورها را تهدید نموده برای ثبات هم که باشد آنها را از بین خواهد برد. چین همین کار را کرد و راه حلشان اخراج همه آن ها از یونان بود.
مسئول پیگیری اوضاع چین در اداره سوم داخلی کاخ سفید در خصوص روابط چین و هند به عنوان دو کشور پر جمعیت جهان خاطر نشان ساخت روابط این دو کشور در نوسان است، اما عمق چندانی ندارد. هند در مانور نظامی با آمریکا یا استرالیا یا کشورهای دیگر در منطقه مشارکت می کند. هند هم خود کشور بزرگی است.
وی در رابطه با چین و پاکستان اظهار داشت تلاش می کنیم که روابط خوبی میان پاکستان و افغانستان به وجود آید و به هر دو کمک می کنیم که خود را از تحریک طالبان در هر دو کشور رهایی بخشند. در میان روسیه و چین، کشور پیروز چین است. از روز اول با وجود این که هر دو کشور کمونیستی بودند اما روابط خوبی با هم نداشتند. ترازوی اقتصادی شاید به سمت چین سنگینی کند. روس ها تلاش می کنند که به عنوان قدرت یا ابرقدرت مثل دوران اتحاد جماهیر شوروی باز گردند. چنین اتفاقی نخواهد افتاد. روسیه کشور قدرتمندی خواهد ماند که صاحب نقش است اما ابرقدرت نخواهد بود.