در بحران انتخابات ریاست جمهوری، همانطور که تیم دیپلومات های جان کری مصمم به پشتیبانی بی حد و حصر از کاندید مورد نظر خود بودند و دست به ابتکار "تاسیس ریاست اجرایی" زدند به همان اندازه هم مصمم به "مقطعی" بودن آن نیز بودند. جان کری به واشنگتن قول داده بود که ریاست اجرایی برای دو سال خواهد بود و بعد از آن طبق شرایط تصمیم خواهند گرفت؛ چندی پیش که جان کری ساختار فعلی را برای سه سال دیگر تمدید کرد اما در عمل ، حریان مسیر دیگری بخود گرفت.
از زمانی که آمریکا با پاکستان بر سر مساله دیورند به توافق نرسیدند؛ زیر نظارت اسلام اباد ارتباط طالبان با ایران در حد سفر اختر منصور رسانه ای شد؛ واشنگتن ناراحت شد و اختر منصور را درجا از بین برد. متعاقبا تمرکز روی گلبدین حکمتیار جدی تر شد. دو مرتیه صلح با حکمتیار به مراحل نهایی رسید اما بنا به شرایط همسایگان عقب می افتاد. اما حالا مجددا آمدن ایشان جدی تر شده است و جزو شروط ایشان ولایت جمعه خان همدرد در بلخ است که همدرد از چندی بدیسنو حضور پر رنگ در مزارشریف دارد اما این پروژه ی روانی شبیه به مرگ است تا عطامحمد نور به تب راضی شده و ولایت بلخ به محمد محقق سپرده شود؛ پیوستن محمد محقق به تیم ارگ از برنامه های ارگ و خارجی ها است.
چند روز پیش که رییس جمهور اولتیماتوم داکتر عبدالله را جدی نگرفت و با او ملاقات نکرد؛ پیام جدی داشت و آن اینکه مبتکر ریاست اجرایی جان کری است و با سفیر او باید صحبت شود و همین کار هم صورت گرفت و سفیر آمریکا با داکتر عبدالله ملاقات کرد. صحبت های انها هرچه باشد در خواست های رسمی عبدالله عبدالله از ارگ در حضور مشایخ اصلاحات و همگرایی نشانگر این بود که باید سهمیه تعیینات خود را داشته باشند ؛ او اشاره ای به دوام ریاست اجرایی نکرد. شاید سهم تعیینات را به او تا دو ماه آینده بدهند اما در پوشش ساختار جدید یا ساختار سنتی بُن اول.
آمریکا در لیبی هم دقیقا همین کار را کرد یعنی "حکومت وفاق ملی" را بوجود آورد. اما پیامدش تقویت داعش شد آنچیزی که امروزه در خبرها می شنویم.
حکومت های دوساله اصلا شگون خوبی ندارد شوروی هم در پایان عمر خود در افغانستان حکومت های کودتایی دوساله داشت! اصلاحات و همگرایی پس از تشکیل حکومت وحدت ملی تلاش زیادی کرد تا متحدان خارجی – غربی برای خود دست و پا کنند اما موفق نشدند.
من فکر کنم حتی ترکیه تنها نظر مساعد به آنها دارد چون حالا اولویت انها افغانستان نیست. حزب عدالت و توسعه رابطه ی حداقلی خود را با آنها حفظ کرده است بر خلاف جنرال دوستم که بیشترین سطح روابط را با انها دارد طوری که در کوتای ترکیه یک هواپیما از نیروهای زبده ی جنیش را همان شب به انکارا فرستاد با پنج جنرال روسی.
عبدالرشید دوستم معاون اولی است که اصلا در پایتخت نیست و نیامدن عَمدی اش به کابل مهندسی قدرت را برای تغییر ساختار فعلی پیچیده تر ساخته است. روزها و ماه های سختی پیش رو است. این همان وضعی بود که همیشه ملل متحد، سنای آمریکا... پیش بینی ان را کرده بودند.