حامدکرزی، رییسجمهور پیشین افغانستان و رقیب حکومت کنونی، دوست دارد سیاست افغانستان را همانند ماراتون توصیف کند. برای فهرست طولانی کسانیکه همهروزه او را ملاقات میکنند ـکارگزاران محلی قدرت و بزرگان قبایل، مقامات حکومتی، رهبران مذهبی، خیرینیکه حسرت دورانی را میخورند که او در قدرت بودـ این کنایه خیلی روشن است. آقای کرزی هرگز دویدن را متوقف نکرده، هرگز مانوردادن را متوقف نکرده و نخواهد کرد. منتقدان آقای کرزی، بهویژه آنهایی که به رییسجمهور غنی نزدیکند، او را متهم میکنند که برای بیثباتکردن حکومت و بهرهگیری از یک بحران ملی تلاش میکند تا به قدرت بازگرددـیا دستکم امتیازاتی را به دست آورد. آنها میگویند، آقای کرزی فعالانه یک رییسجمهور آسیبپذیر را تضعیف میکند، ستون جایگزینی از نفوذ سیاسی و حمایت را حفظ میکند و به اعتراضاتی دامن میزند که ممکن است برخی از آنها به خشونت بینجامد. خب، پاسخ آقای کرزی چیست؟ او به صراحت رد میکند که تلاش دارد تا به حکومت آسیب وارد کند. اما با یک لبخند کنایهآمیزی میگوید: «اگر برخی افراد تندتر میدوند، آنانیکه پشت سر میمانند، نباید شکایت کنند.» با دنبالکردن آقای کرزی در چندین روز ملاقات ـدهها بحث و مصاحبههایی در مقابل دوربین روشن یا خاموشـ روشن میشود که او هنوز همانند مردی در قدرت فعالیت میکند. بسیاری از دیدارکنندگان دنبال اهرم او در حکومتند و او خوشحال است تا تلفن را بردارد و به یک وزیر، یک استاندار یا یک سفیر تماس بگیرد. او هنوز با رهبران جهان ارتباط دارد و هرهفته، نامههایی را برای آنها امضا میکند. حکومت وحدت ملی، برای اجرای تعهدات توافق سیاسی که پس از بحران انتخاباتی فاجعهبار سال ۲۰۱۴، با میانجیگری جان کری، وزیر خارجۀ ایالات متحده به دست آمد، تا پایان ماه سپتامبر فرصت دارد. قرار شده است افغانستان تا آن زمان، انتخابات پارلمانی را برگزار کند، اصلاحات فراگیر انتخاباتی را به تصویب برساند، قانون اساسی را برای ایجاد سمت نخستوزیری برای عبداله عبداله، رقیب انتخاباتی آقای غنی و همکار کنونی حکومت او اصلاح کند. اما عملیکردن این تعهدات براساس جدول زمانی تعیینشده از چندماه پیش غیرممکن شده و آقای کری آشکارا تأکید کرد که حکومت آقای غنی تا پایان دوران پنجسالهاش ادامه خواهد یافت. این تازه شروع کار است. بهرغم افزایش دخالت نظامی آمریکا در جنگ، وضعیت امنیتی کشور در حال بدترشدن است. طالبان چندین شهرستان را تصرف کردهاند و سقوط شهرستانهای بیشتری را تهدید میکند. آقای غنی که تکنوکرات تغییرناپذیر است، ناگزیر شده تا روی امنیت تمرکز کند و ابتکارات اقتصادی او متوقف ماندهاند. و ناگهان با جنبش اعتراض خیابانی نیز به چالش کشیده شده که در آن هزارهها حکومت غنی را به تبعیض سیستماتیک متهم میکنند. اعتراضات اخیر با بمبگذاری انتحاریای همراه شده که در آن دستکم ۸۰تن جان باختند و مسئولیت آن را داعش برعهده گرفت. حالا معترضان حکومت را متهم میکنند که بهشکل هدفمندی آنها را در برابر حمله آسیبپذیر گذاشت و برای رسیدگی به خواستههایشان برای آقای غنی ضربالاجل تعیین کردهاندـدر حالیکه سپتامبر از راه میرسد، مهلت دیگری نیز تعیین شده است. در رأس همۀ آنها، یک جنبش اعتراضی تازه که بالقوۀ خطرناکتر است، در شمال کابل، در حال شکلگیری است و از حکومت میخواهد تا شاه راهزن شمالی را که نزدیک به یک سده پیش در نتیجۀ تیرباران مرده بود، با احترام و اکرام دوباره خاکسپاری کند. در میان کسانیکه خواستار خاکسپاری دوباره هستند و تهدید به اعتراض میکنند، فرماندهان شبهنظامی شمال قرار دارند که از مدتها پیش نسبت به آقای غنی بدبین بودهاند و آنها نیز ضربالاجلی را برای ماه سپتامبر تعیین کردهاند. مقامات حکومتی، آقای کرزی و متحدانش را به دستداشتن در اعتراضات اخیر متهم میکنند. اما او میگوید، او هرگز دنبال فروپاشی حکومت یا بازگشت به قدرت نیست. او گفت: «قطعاً در این مورد تردیدی ندارم.» او تنها خواستار تأیید مشروعیت حکومت پس از ضربالاجل ماه سپتامبر است و میگوید که تنها راه باقیمانده دعوت لویهجرگۀ سنتی استـ مجمع بزرگی از بزرگان قبایل سراسر کشور. فشار آقای کرزی برای یک لویهجرگه، بهشکل گستردهای بهعنوان یک بازی برای بازگشت به قدرت مشاهده شده است، یا دستکم برای مذاکره برای قدرت نفوذ بیشتر در حکومت. قدرت او با قبایل و کارگزاران قدرتی است که او آنها را در کنارش حفظ کرده، در حالیکه آقای غنی اکثر آنها را از خود رانده است. این مسئله در فهم این موضوع کمک میکند که آقای کرزی از یک شبکۀ کامل قدرت نمایندگی میکند ـدر سطح ملی و محلیـ که در ۱۳ سال و فراتر از آن متراکم شده است. این شبکه احساس میکند که ریاستجمهوری آقای غنی، به آهستگی از جا کنده میشود و اینکه اگر حکومت کنونی از ضربالاجل ماه سپتامبر جان به سلامت برد، به میزان گستردهای میتواند آن را ضعیف کند. در قندهار، مردان قدرتمند که صعودشان را مدیون حفاظت آقای کرزی هستند، اخیراً با مقاماتی که از سوی آقای غنی بر سر درآمدهای گمرکی پرسود به آنجا فرستاده شده بودند و اینکه پول به کجا میرود، روبهرو شدند. یک عضو پارلمان از حوزۀ شمال که از دیدن آقای کرزی محروم شده بود، شکایت داشت که حکومت او را محروم کرده و «به زیبایی و بطور سیستماتیک» کار میکند تا پایگاه حمایت دوگانۀ آنها را تضعیف کند. هنگامیکه موضوع نزاع سیاسی صریح به میان آید، روشن نیست که توانمندی آقای غنی برای انجام کاری که شاید بهترین مورد برای مقابله با آقای کرزی باشد، چه خواهد بود: اینکه بحرانهای امنیتی و سیاسی کنونی ریشه در زمان حکومت آقای کرزی دارد و اینکه رییسجمهور قبلی، سیستمی را به جای گذاشت که مملو از فساد و سیستم حمایتی بود. به همین دلیل است که آقای کرزی برای استفاده از ظرفیت اجتماعیاش مشغول است و تلاش میکند تا میراثی را که پس از ۱۳سال قدرت از او برجا مانده، آنگونه که به سودش است، معرفی کند.