شاید این نگرانی ها تا حد زیادی اغراق آمیز به نظر برسد اما با این حال داعش توانایی خود را برای انجام حملات تروریستی بزرگ در کابل نشان داده و این موضوعی است که نباید آن را دست کم گرفت. از دیدگاهی دیگر، شرایط افغانستان هم به شکلی است که محیط مستعدی برای پیشبرد این قبیل اهداف داعش فراهم نمی کند؛ بسیاری از افغان ها عمیقا نسبت به خارجی ها بدبین می باشند و تاریخ نشان داده علیرغم اختلافات موجود، نسبت به سایر کشورهای منطقه تنش های فرقه ای کمتر در افغانستان مشاهده شده است.
حمله تروریستی روز شنبه در افغانستان، یکی از بزرگترین حملات تروریستی پس از سال 2001 در این کشور می باشد. پس از این حمله، داعش به سرعت طی بیانیه ای در خبرگزاری خود اعماق، مسئولیت انجام آن را پذیرفت و مقامات افغان نیز مدعی شدند، شنود برخی از مکالمات تلفنی حاکی از دست داشتن داعش در این حمله تروریستی می باشد. اگر این ادعا درست باشد، این بزرگ ترین حمله ای است که توسط داعش در افغانستان هدایت شده. فعالیت داعش تاکنون تنها به شرق افغانستان و استان ننگرهار محدود می شد اما یک حمله تروریستی در این مقیاس می تواند نشانه نگران کننده ای از افزایش ظرفیت داعش برای نفوذ به پایتخت باشد.
اما آنچه مهم است اینست که از این اتفاقات به سرعت نتیجه نداده و در مورد میزان تهدید داعش مبالغه نشود. در حال حاضر هماهنگی این گروه در افغانستان با رهبری مرکزی داعش در عراق و سوریه، در حد محدودی امکان پذیر است و همچنان هم هیچ مدرکی که اثبات کند داعش مستقیما در این حمله دست داشته وجود ندارد. تجربه نشان می دهد، در اغلب موارد حتی وقتی هیچ سند و مدرکی هم در مورد دخالت داعش وجود ندارد، این گروه تروریستی مسئولیت حملات را به سرعت می پذیرد و از اینرو صِرف اعلام داعش، نمی توان در مورد نقش این گروه با قاطعیت اظهار نظر نمود.
دولت افغانستان بسیار مایل است تا از دستاویزی به نام تهدید داعش استفاده کند و حضور نیروهای نظامی آمریکا را در این کشور تمدید نماید. در همین حال حتی در صورتیکه این حمله توسط عوامل داعش یا گروه های وابسته نیز انجام شده باشد، باز هم لزوما به معنای جایگاه قوی داعش در افغانستان نیست. چراکه بسیاری از افغان ها داعش را به چشم یک نهاد خارجی می نگرند و در نتیجه این نگرش، افغانستان هیچگاه نمی تواند همچون عراق و سوریه محیط مساعدی برای فعالیت داعش محسوب گردد. داعش همچنین در ننگرها از سوی نیروهای امنیتی افغانستان، حملات پهبادی آمریکا و عوامل طالبان، تحت فشارهای مضاعفی قرار گرفته و از اینرو شاید بتوان این حمله تروریستی را به مثابه خودنمایی داعش در مقابل این فشارها تلقی کرد.
داعش در بیانیه خود اظهار نمود ؛ در این حادثه، شیعیان افغانستان را به تلافی حضور آن ها در میدان های جنگ سوریه علیه سنی ها، هدف حمله قرار داده است. این در حالیست که طالبان به عنوان تهدید کننده بزرگتر ثبات افغانستان، در پیامی در حساب توئیتری خود ضمن ابراز برائت از این حمله، هرگونه اقدامی را که منجر به جنگ داخلی در افغانستان شود، محکوم نموده است.
تا کنون افغانستان علیرغم همه اختلافات ریشه دار قومی، قبیله ای و فرقه ای موجود، نسبت به سایر کشورهای منطقه کمتر تحت تاثیر تنش هایی از این دست قرارگرفته است و اکنون این نگرانی وجود دارد که داعش قصد برافروختن شعله این اختلافات را داشته باشد. البته این اولین بار نیست که شیعیان هزاره هدف حملات تروریستی قرار می گیرند، در سال 2015 نیز تکفیری های وابسته به گروه داعش هفت تن از شیعیان زابل در جنوب افغانستان را ربودند و آن ها را گردن زدند.
پس از حمله تروریستی کابل، برخی از مفسران افغانستان به سرعت نسبت به نگرش فرقه گرایانه به این حادثه موضع گرفته و اعلام نمودند قربانیان این حادثه همگی شهروندان افغانستان بودند. آنان همچنین خاطر نشان ساختند که این تظاهرات صرف نظر از این که چه کسانی در آن شرکت کرده بودند، یک هدف ایده آل برای انجام هرگونه فعالیت های تروریستی محسوب می شده است. به هر روی، از این حقیقت نیز نباید غافل شد که در طول تاریخ افغانستان خصوصا در دوران طالبان شیعیان هزاره همواره تحت ظلم و ستم های فراوان قرار داشته اند. از سوی دیگر این حادثه تروریستی در شرایط سیاسی بسیار حساسی در افغانستان اتفاق افتاد و آن هم زمانی بود که دولت غنی در مورد چالش انتقال خطوط برق متهم به مخالفت با هزاره ها شده بود.
به هر ترتیب باید دانست که نسبت دادن هر حمله تروریستی به داعش، حتی در صورتی که نقش این گروه اثبات هم شود، به معنای قدرت گیری بیشتر داعش در افغانستان نیست. در زمان حاضر, همچنان بزرگ ترین تهدید افغانستان حضور طالبان در این کشور می باشد و تمرکز بیش از حد بر روی داعش می تواند نیروهای امنیتی افغانستان را از دیگر تهدیدات واقعی تر این کشور غافل کند. شاید نگاه واقع بینانه تر این باشد که بدانیم داعش درصدد ایجاد یک تهدید بسیار بزرگتر است و هدف این تهدید کل دنیا می باشد نه فقط افغانستان.