افغانستان من

اخبار مربوط به افغانستان

افغانستان من

اخبار مربوط به افغانستان

چرا حکومت قادر به حفظ و کنترل خاکش نیست؟

اداره بازرسی آمریکا برای بازسازی افغانستان(سیگار) در گزارش تازه خود می گوید که حکومت افغانستان تنها بر 65 درصد خاک کشور کنترل دارد.

براساس این گزارش، حکومت از حدود 400 ولسوالی در سراسر کشور کنترل 19 ولسوالی را از دست داده ‎اند. چندی قبل، این اداره در گزارش خود آورده بود که حکومت افغانستان کنترل 30 درصد خاک افغانستان را تحت کنترل ندارد و در اختیار گروه طالبان قرار دارد. در ارتباط با این گزارش، وزارت دفاع ملی واکنش نشان داده است و گزارش سیگار را رد نموده است. وزارت دفاع ملی و وزارت داخله تنها خارج شدن کنترل 9 ولسوالی از کنترل دولت را می پذیرد و در عین حال، می گوید که  گروه طالبان در 40 تا 45 ولسوالی دیگر نیز نفوذ دارد. دلایل و عوامل ضعف نیروهای امنیتی در حفظ و کنترل خاک کشور از گروه طالبان چیست؟
اولین و مهمترین مسئله به نخبگان سیاسی کشور بر می گردد. به حاکمان سیاسی که تنها بلد است به مردم و نیروهای امنیتی کشور وعده دهد اما، هیچ خبری از عملی شدن وعده ‎ها وجود ندارد. زمانی که ولایت قندوز سقوط کرد و نیروهای امنیتی کشور با پشتیبانی هوایی نیروهای بین ‎المللی موفق به بازپس گیری دوباره شهر قندوز شد حکومت وحدت ملی کمیسیون را به منظور بررسی دلایل و عوامل سقوط شهر قندوز ایجاد نمودند. کمیسیون نه تنها موفق به کشف حقیقت نشد بلکه بسیاری از حقایق را پنهان نمود. این کمیسیون مسئولیت سقوط شهر قندوز را به هیچ فردی نسبت نداد و پیچیدگی ساختاری را عامل سقوط شهر قندوز خواند. در پی آن رئیس جمهور غنی به ولایت قندوز سفر کرد و در سفر خود وعده اصلاحات به این ولایت داد. با این حال، تا کنون وعده ‎های او عملی نشده است. او وعده داده بود که برای بهبود امنیت و جلوگیری از نفوذ گروه طالبان برخی ولسوالی ‎ها را خرد نموده و به چند ولسوالی تقسیم می کند. تا کنون این مهم عملی نشده است. در کنار آن توجه و رسیدگی به نیروهای امنیتی مستقر در ولایت قندوز از دیگر وعده ‎های او بود. براساس گزارش ‎های که از وضعیت امنیتی نیروهای امنیتی در شهر قندوز می رسد وضعیت آن ‎ها تفاوت نکرده است.
چندین ماه اخیر گزار ‎ش ‎ های زیادی در مورد افراد بدون نام و نشان به شکل ارواح در صفوف نیروهای امنیتی کشور منتشر شد. گزارش ‎های که نشان از فساد گسترده در صفوف نیروهای امنیتی می داد. معاش و امکانات برای پلیس در نظر گرفته می شود که هیچ وجود ندارد. امکانات و معاش او به جیب فردی می رود که نام یک روح را وارد صفوف پلیس و اردوی ملی نموده است. مقامات حکومت وحدت ملی سخن از بررسی این مسئله و مبارزه با فساد در نهاد ‎های امنیتی کشور به زبان آورده است. تا کنون اما، گزارش از پیشرفت کار و دستاورد خود با رسانه نگفته است. حتی مشخص نیست که آیا مبارزه با فساد و بررسی مسئله ارواح در صفوف نیروهای امنیتی کشور از سوی حکومت شروع شده است یا خیر. بنابراین، سستی و بی ارادگی نخبگان سیاسی یکی از عوامل و دلایلی است که باعث شده است گروه طالبان خاک بیشتر کشور را تصرف نماید.
سال گذشته حکومت و نیروهای امنیتی برخی مناطق را رها نمود و آن ‎ها بدون مقاومت به دست گروه طالبان افتاد. نیروهای امنیتی کشور و مقامات در کابل آن «عقب ‎نشینی تاکتیکی» خواندند. اینکه کارکرد این عقب ‎نشینی تاکتیکی چیست و چه سودی برای حکومت داشته ‎اند مشخص نیست. با این حال، این تاکتیک حکومت باعث شد که حکومت کنترل خود را بر بخش از مناطق کشور از دست بدهد و در عین حال، تأثیری روحی و روانی بسیار بد بر نیروهای امینتی کشور در سراسر کشور بر جای بگذارد. واگذاری یک منطقه بدون درگیری برای یک سرباز که سال ‎ها در آن رزمیده است و همسنگران خود را از دست داده است سخت و دشوار است. حکومت مناطقی را که خود به گروه طالبان واگذار نموده است تا هنوز موفق به بازپس گیری آن نشده است. در باز پس گیری آن بدون شک، هزینه بسیاری خواهد کرد. ممکن حتی قربانی انسانی نیز بدهد. بنابراین، می توان گفت که یکی از دلایل از دست رفتن خاک بیشتر کشور از کنترل حکومت آن چیزی است که حکومت آن را عقب ‎نشینی تاکتیکی می خواند.
دلیل سوم ریشه در رابطه حاکم و شهروند دارد. پس از روی کار آمدن حکومت وحدت ملی اوضاع امنیتی، اقتصادی کشور خراب شده است. توان خرید مردم پایین آمده است. مردم دیگر کمتر قادر به چیدن سفره رنگین است. بیکاری نیز به اوج خود رسیده است. تلفات نظامیان و غیر نظامیان نیز افزایش یافته است. همه این مسائل منجر به تغییر روابط مردم با حکومت شده است. حکومت قادر به تأمین امنیت شهروندانش نباشد و بهبودی در وضعیت اقتصادی شان نیاورد چه سودی دارد. همین مسئله باعث شده است که بسیاری از مردم در عین رابطه ضعیف با نهاد ‎های حکومتی و برای تضمین جان و مال خود با گروه های مخالف مسلح دولت همچون گروه طالبان نیز رابطه برقرار نماید. هر فرد عاقل که در منطقه خطر قرار داشته باشد با گروه مخالف مسلح دولت به خاطر حفظ جان و مال خود رابطه برقرار می کند. این رابطه باعث می شود که در روز حمله گروه طالبان بر مقر نیروهای امنیتی باشندگان محل هیچ نوع ممانعت ایجاد ننماید. این گونه تصرف یک ولسوالی و یا یک منطقه برای گروه طالبان راحت تر می شود. گروه طالبان بدون همکاری مردم محل قادر به تصرف هیچ منطقه ‎ای نخواهد بود. به همین خاطر، یکی از مهمترین دلایل مخدوش شدن رابطه مردم با حکومت وحدت ملی است.
اکنون اگر چه نیروهای آمریکایی در کنار نیروهای امنیتی کشور قرار گرفته است و نیروهای امنیتی کشور حمایت هوایی نیروهای بین المللی را در مبارزه با گروه طالبان با خود دارد اما، این نکته را نباید فراموش کرد که رابطه مردم محل با گروه طالبان جنگ را برای نیروهای امنیتی کشور سخت و دشوار می سازد. حکومت با نفوذ در منطقه بهتر آن است که نوع نگاه مردم را به حکومت تغییر دهد. در عین حال، حکومت در سطح کلان باید برنامه ‎های روی دست گیرد که منجر به بهبود وضعیت عمومی مردم شود. تا مردم نسبت به آینده امیدوار شود و از حکومت به خاطر ارائه خدمات شان حمایت نماید. در صورت که رابطه مردم با حکومت تغییر نکند جنگ افغانستان طولانی و دوامدار خواهد بود و پیروزی و شکست آن همچنان نامعلوم خواهد ماند.
در پایان این نوشتار باید بگویم که اولویت حکومت ترمیم روابطش با مردم است. نخبگان سیاسی باید به وعده ‎های خود عمل نماید. نگذارد که تعداد بیشتری از مردم از حکومت ناراض شود. در عین حال، مبارزه با فساد در صفوف نیروهای امنیتی را جزئی از ولایت ‎های خود قرار دهد. بدون مبارزه با فساد ما در آینده نیز با کارکرد ضعیف حکومت مواجه خواهد بودیم. در عین حال، شکست های خود را به حساب تاکتیک جنگی نگذارد و یا عقب ‎نشینی را تاکتیک جنگی نخواند که تأثیر مخرب روحی و روانی بر جای می ماند.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.