بهنظر میرسد که ارگ هم میداند که مخالفان سیاسیاش چه آشی برایش قرار است بپزند. ارگ در حالحاضر نگران مانورهای سیاسی احتمالی مخالفان سیاسیاش در نشستهای وارسا و بروکسل است. ارگ تصور میکند که مخالفان سیاسیاش شاید مانورهایی در این نشستها بدهند و از جامعه جهانی بخواهند که به «یک حکومت ناکام» کمک نکنید. اما این نگرانی فرعی و جنبی است. ارگ میداند که جامعه جهانی تعهداتی را در این نشستها اعلام میکند و به مانورهای سیاسی داخل افغانستان اهمیت نمیدهد. اما نگرانی اصلی سران حکومت از ماههای شهریور و مهر است. ارگ حتماً تلاش خواهدکرد که تا آن زمان، برخی از مخالفان سیاسی خود را به نحوی تطمیع کند. یکی از تشکلهای سیاسی اصلی مخالف ارگ، شورای حراست و ثبات است. در این شورا سیاستمدارانی گرد هم آمدهاند که در زمان حامدکرزی سمتهای مهم حکومتی داشتند و در تصمیمگیریهای کلان با رییسجمهور پیشین همکار بودند. با روی کار آمدن حکومت وحدت ملی، این سیاستمداران به حاشیه رفتهاند. آنان دیگر نه شریک حکومت هستند و نه تأثیرگذار در تصمیمگیریهای خرد و کلان اشرف غنی و عبداله. شورای حراست و ثبات حالا خودش را اپوزیسیون و به نحوی جایگزین حکومت وحدت ملی معرفی میکند. اما این شورا تابهحال برنامه سیاسی واضح و یک راهبرد روشن انتخاباتی منتشر نکرده است. این بزرگترین ضعف این شورا است. انتقاد دیگری که بر این شورا وارد است، این است که بیشتر اعضای شورای حراست و ثبات، تعهدی به کار سازمانی و مشترک ندارند و هرکس هدف خود را پیش میبرد. در درون ارگ تصور بر این است که حامدکرزی حالا براین شورا نفوذ قابلتوجهی دارد. همین اهداف شخصی و نبود تعهد به کار جمعی و مشترک، سبب میشود که ارگ بتواند به سادگی برخی از اعضای این شورا را تطمیع کند. اگر شورای حراست و ثبات، برنامه سیاسی روشن و یک راهبرد انتخاباتی تدوین شده میداشت، حتماً آن را منتشر میکرد. اما چنین نیست. تا امروز عبدربالرسول سیاف، سیاستمداری که در محور او شورای حراست و ثبات شکل گرفته است، از موضعگیری اخیر آقای داوودزی حمایت نکرده است. آقای داوودزی خود را در شبکههای اجتماعی جایگزین در حال انتظار حکومت وحدت ملی معرفی میکند، اما هیچیک از دانه درشتهای شورای حراست و ثبات، از کاندیداتوری احتمالی آقای داوودزی در انتخابات ریاستجمهوری آینده حمایت نکردهاند. دیدگاههای سیاسی اعضای اصلی شورای حراست و ثبات هم متفاوت است. آقای سیاف تابهحال در مورد نظام سیاسی موردنظر خود اظهارنظر علنی نکرده است. او نگفته است که همین نظام ریاستی قانون اساسی را برای کشور مفید میداند یا میخواهد سمت نخستوزیری در نظام سیاسی افغانسان به میان آید. محمدیونس قانونی که طرفدار سرسخت نظام نخستوزیری است. اما بهنظر نمیرسد که آقای داوودزی از این موضع یونس قانونی حمایت کند. اینها همه منفذهایی هستند که ارگ میتواند با استفاده از آن به شورای حراست و ثبات نفوذ کند یا آن را به بحران بکشاند. اگر ارگ به شماری از اعضای شورای حراست از ثبات امتیاز بدهد به یقین که شماری از آنان راه خود را از بقیه جدا میکنند. کریم خلیلی، معاون پیشین ریاستجمهوری هم یکی از مخالفان سیاسی ارگ است. او تصور میکند که از قدرت به حاشیه رانده شده است، معاون دوم ریاستجمهوری دیگر از او حرفشنوی ندارد و به همین دلیل آقای خلیلی ناراضی است. اما ارگ شاید بتواند با امتیازدهی به خلیلی، او و هوادارانش را ساکت کند. اما در این میان حامدکرزی مهرهای است که با امتیازدهی قانع نمیشود. تهدید جدی سیاسی وقتی متوجه ارگ میشود که همه مخالفان سیاسی حکومت وحدت ملی در محور حامدکرزی جمع شوند و روی یک مطالبه مشخص توافق کنند. اگر ارگ اطراف کرزی را خالی نکند، چنین چیزی به هیچوجه دور از تصور نیست. اگر ارگ و سپیدار گامهای مهمی برای اجرای توافقنامه ۲۹شهریور ۱۳۹۳ برمیداشتند، امروز شاید ارگ مخالف سیاسی نمیداشت و از این ناحیه راحت میبود. اما رییسجمهور و رییس اجرایی با کنار گذاشتن اصلاحات و چسبیدن به مقرریها و دیگر حواشی، به سیاستمداران بیرون از حکومت انگیزه لازم برای به چالشکشیدن حکومت را فراهم کردند. راهحل ریشهای هم این است که ارگ و سپیدار به اصلاحات سیاسی مندرج در موافقتنامه ۲۹ شهریور ارزش قائل شوند و گامهای مهم برای عملیکردن آن بردارند. هنوز هم دیر نشده است.