چین یکی از کشورهای مهم و تأثیرگذار در تحولات جهانی و منطقهای به شمار میرود. قدرت نظامی و اقتصادی چین این کشور را در ردیف ده کشور قدرتمند جهان قرار داده است. نقش چین در فعل و انفعالات منطقه و شکل گیری ایتلافها و سازمانهای منطقهای نیز بر کسی پوشیده نمیباشد.
در سالهای اخیر چین موازی با رشد اقتصادی، توانایی نظامی خود را نیز بالا برده است. این کشور ۵۹۶ هزار و ۹۶۱ کیلومتر مربع مساحت دارد. این کشور ۱۴هزار و ۵۰۰ کیلومتر خط ساحلی و ۲۲ هزار و ۱۱۷ کیلومتر مرز مشترک دارد. هم اکنون بودجه نظامی چین بیشتر از صد میلیارد دالر میباشد.
چین از لحاظ اقتصادی نیز پیشرفت چشمگیری داشته است و به عنوان دومین کشور اقتصادی دنیا شناخته میشود. چین در حال رقابت سرسختانه با آمریکا در بازارهای بینالمللی است و تعدادی از کارشناسان معتقداند که تا سال ۲۰۲۰ چین در اقتصاد خود از آمریکا پیشی گرفته و عنوان اولین کشور اقتصادی جهان را به خود اختصاص خواهد داد.
سیاست خارجی چین بر اصل عدم مداخله بر امورات کشورهای دیگر استوار میباشد؛ اما ظرفیتهای نظامی و اقتصادی چین در سالهای اخیر اقتضاأت جدیدی را خلق کرده است که در موارد ضروری و برای حفاظت از منافع این کشور، امکان مداخله در کشورهای دیگر را امکانپذیر میسازد. این امر بر سیاست خارجی چین اثر گذاشته و دیپلماسی چین را در تحولات بینالمللی فعال تر کرده است.
سیاستهای چین در افغانستان نیز بر اصل بیطرفی و عدم مداخله استوار بوده است. مناسبات این کشور با افغانستان بیشتر بر محورهای اقتصادی و تجاری استوار بوده است. پس از حملات یازدهم سپتامبر و تشکیل ایتلاف بینالمللی مبارزه باتروریزم با این که چین از اهداف ایتلاف حمایت کرد؛ اما نیروی نظامی به افغانستان نفرستاد. چین با توجه به حضور پررنگ آمریکا در افغانستان، سیاستهای محتاطانه تری را در قبال افغانستان دنبال کرد و سعی کرد حساسیت آمریکا را بر نیانگیزد؛ اما پس از طرح جدول زمانبندی خروج نیروهای بینالمللی از افغانستان، این کشور نقش مثبت تر و فعال تری در قبال افغانستان اختیار کرده است. چین در سالهای اخیر تلاشهای دیپلماتیک خود را به منظور دسترسی به صلح، امنیت و ثبات دوامدار در افغانستان تشدید کرده و روابط خود را بیشتر از پیش با حکومت افغانستان تحکیم کرده است.
چین منافع خود را در امنیت افغانستان جستجو میکند و از اینرو تمام کوششهای این کشور بر محور صلح و امنیت این کشور استوار میباشد. نگرش مثبت چین برای جلب همکاریهای منطقهای و بینالمللی در مورد افغانستان بارها در کنفرانسهای منطقهای و بینالمللی به اثبات رسیده است.
مناسبات دیرینه و دوستانه چین با پاکستان و منافع مشترک این کشور با روسیه، ایران و هند و نقش برازنده چین در سازمانهای منطقهای از جمله سازمان شانگهای، موقعیت این کشور را برای ایجاد هماهنگی منطقهای دربارهٔ امنیت افغانستان بالا برده است. هماهنگیهایی که بدون شک امنیت و آوردن ثبات در افغانستان را قابل دسترس تر و اطمینان بخش تر میسازد.
مهمترین هدف چین در افغانستان ایجاد امنیت در این کشور است. این مسئله با توجه به منافع گسترده آن کشور در منطقه و از جمله در افغانستان، مسؤلیت چین به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی و وضعیت پیچیده و خطرناک «سین کیانگ» قابل توجیه میباشد.
کمکهای تسلیحاتی چین به افغانستان که برای نخستین بار صورت میگیرد، نشانه عزم و تصمیم جدی «پیکینگ» برای کمک به امنیت افغانستان است. این کمکها رویکردجدید چین را در قبال افغانستان و منطقه توضیح میدهد. مهم این است که آمریکا نیز در یک سال اخیر از نقش چین در افغانستان ستایش کرده و خواهان همکاریهای عملی این کشور درآوردن صلح و ثبات در افغانستان شده است. دراین صورت ما باید به همکاریهای بیشتر بینالمللی در قبال افغانستان امیدوار باشیم و از این فرصتها بهتراستفاده ببریم.