به عنوان مثال شهر کوچک گوادر، که بخشی از آن با بیابان و صخره ها احاطه شده و بخش دیگر آن به دریای عرب منتهی می شود، در گوشه ای از پاکستان فراموش شده بود. اما همین شهر ماهیگیری خواب زده و فراموش شده، در طول چند سال اخیر با موجی از پروژه های توسعه ای روبرو گشته است. در ماه آوریل 2016(13 فروردین تا 11 اردیبهشت1395) یک هیات چینی وارد پاکستان شد و با افتتاح یک بندر کانتینری جدید که حقوقی را هم برای طرف چینی در بر خواهد داشت، در راستای توسعه بیش از پیش روابطش با پاکستان قدم جدی برداشت. چین درنظر دارد ۴۶ میلیارد دلار در پاکستان سرمایهگذاری کند. میزان این سرمایهگذاری چندین برابر بیشتر از بودجه سالانه آمریکا برای سرمایهگذاری و کمک به کشور های مختلف در سراسر دنیاست و این حجم حدود سه برابر کل سرمایهگذاری مستقیم خارجی در پاکستان از سال ۲۰۰۸ میلادی(1387شمسی) است. علاوه بر این در حال حاضر این بزرگترین تعهد پکن به یک کشور خارجی نیز محسوب می شود. از طرفی پاکستان بزرگترین دریافت کننده تسلیحات چینی به حساب می آید. پاکستان در چرخه ی دیپلماتیک چینی دارای یک موقعیت منحصر به فرد می باشد. بر همین اساس رسانه های دولتی چین به طور مداوم از پاکستان به عنوان "تنها شریک همکاری استراتژیک چین" یاد می کنند.
اگرچه این نوع سرمایه گذاری چین در پاکستان، همانند سرمایه گذاری و حمایت از کشوری همچون کره شمالی نیست، اما در میان فضای غبارآلود و بی اعتمادی که در حال حاضر در بین همسایگان چین نسبت به این کشور وجود دارد، اسلام آباد، پکن را نزدیکترین متحد خود برشمرده و مدیون این کشورخواهد بود. از این همکاری دوجانبه قرائت دیگری می توان کرد و آن، نگرانی دو کشور از گسترش روابط هند و ایالات متحده آمریکا است. از طرفی بذل و بخشش چین در حق پاکستان، نگرانی واشنگتن و دهلی نو را در بر خواهد داشت که مبادا اسلام اباد برای همیشه بصورت پایدار و مستحکم در مدار چین باقی بماند. بنابراین هر چهار کشور با در نظر گرفتن این نگرانی ها، تعادلی را در تعاملات خود برقرار خواهند کرد.
برخی از تحلیلگران با اشاره به مشکلات اقتصادی پاکستان و ساختار بوروکراتیک این کشور که از جمله کشورهای با میزان فساد بالاست، در توانایی پاکستان در استفاده مناسب از این حجم سرمایهگذاری تردیدهایی ابراز کردهاند. میزان تفاهم نامهها و قراردادهای دو کشور را حدود ۵۰ سرفصل گزارش کردهاند که تعداد زیادی از آن در زمینه پروژههای حوزه انرژی است. بخشی نیز در زمینه توسعه بندر گوادر در جنوب غرب پاکستان در حاشیه دریای عرب و نزدیک ایران است که در حال حاضر نیز چینی ها سالهاست در آن فعال هستند. کمک به ساخت و بهبود زیرساخت های پاکستان نیز بخشی دیگر از این سرمایهگذاری خواهد بود.
اما شاید ساخت "مسیر اقتصادی چین-پاکستان" که بندر گوادر را به منطقه سینکیانگ در غرب چین وصل میکند، یکی از مهمترین بخش های این سرمایهگذاری باشد. جزئیات این مسیر مواصلاتی چند هزار کیلومتری که در عمل قرار است گوادر در پاکستان را به کاشغر در چین متصل کند، هنوز به طور دقیق مشخص نیست، اما بخش عمدهای از آن در بلوچستان پاکستان قرار دارد؛ منطقهای که سالها است با مشکلات امنیتی روبرو است. صاحبنظران میگویند که ساخت این پروژه و اهمیت آن برای اقتصاد پاکستان و در چارچوب روابط دوستانه اسلام آباد-پکن، میتواند در عمل به اعمال تدابیر امنیتی بیشتر در منطقه منجر شود. این تدابیر همچنین میتواند شامل همکاری مشترک چین و پاکستان در زمینه مباره با افراطگرایی در دو کشور باشد. از طرفی یکی از اهداف مهم چین دسترسی به آب های خلیج فارس، دریای عرب و اقیانوس هند از طریق شمال و بدون استفاده از مناطق جنوبی خود و گذر از مسیر "تنگه مالاکا" است. در حال حاضر بخش عمدهای از منابع انرژی چین از طریق اقیانوس هند و تنگه مالاکا تأمین میشود. اما مسیر جدید کریدور اقتصادی، کوتاه تر و ارزان تر خواهد بود و دسترسی چین به منابع انرژی خاورمیانه را تسهیل خواهد کرد؛ جدای از آن که این مسیر بازار اقتصادی تازهای را برای این کشور و دیگر کشورهای منطقه به وجود میآورد.
همزمان، حضور بزرگ چین در بازار اقتصاد و انرژی پاکستان و ایجاد این مسیر مواصلاتی در عمل برای ایران که دارای روابط خوبی با هر دو کشور پاکستان و چین است نیز میتواند سودآور باشد.
ایجاد امنیت در منطقه بلوچستان پاکستان به تامین امنیت در منطقه مرزی دو کشور کمک خواهد کرد و ایران نیز از این مسیر تازه به بازارهای پاکستان، چین و آسیایمیانه دسترسی بیشتری خواهد یافت.