سوالی که مطرح می باشد، این است که آیا این بار نیز آمریکایی ها فریب سرویس پاکستان را خورده اند؟ در حالی که به گفته خودشان ملااختر را از طریق منابع موثقی در پاکستان و دبی و ایران زیر نظر داشتند. پس چرا وی در پاکستان باید به قتل برسد؟ چرا این عنصر در کشور امارات از متحدان غرب، سالم بازداشت نشود تا اسرار مگوی طالبان فاش شود؟ آیا این نیز نیرنگی از سوی آی.اس.آی است یا هماهنگی اطلاعاتی آی.اس.آی و سیا؟ که ملا اختر منصور در روند صلح در افغانستان با پاکستان اختلاف نظر دارد؛ باید در ایالت بلوچستان، یعنی همان جایی که جمع دیگری از رهبران موثر طالبان افغان تحت شورای کویته زیر نظر ارتش پاکستان مستقر می باشند، از سر راه برداشته شود تا اینکه بلافاصله رهبری معتدل به جای وی منصوب گردد که از آی.اس.آی حرف شنوی داشته باشد. یقینا پاسخ به این سوالات در توان گردانندگان طالبان به عبارتی آی.اس.آی، آمریکا و انگلیس است که چگونه بازی ای را در افغانستان طلب می کنند. ولی آنچه که معلوم است تاریخ مصرف این عنصر تررویست به پایان رسیده بود و معلوم نیست که او در درگیری قبلی به قتل رسیده است یا ابتداء توسط عوامل پاکستان کشته شده و سپس با چسباندن چیپ ستی به ماشینی که جسد او را حمل می کرد برای بمباران هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی آماده گردیده است. در آن صورت پاکستان نزد ارباب خود (آمریکا) شیرین تر بوده و از کمک های مالی و تسلیحاتی برای ادامه مبارزه با تروریسم یا آنچه که خود تولید کرده برخوردار می شود. اما خوب بود مقامات آی.اس.آی. و سیا به این مهم نیز پاسخ دهند که چگونه پاسپورت فردی که همراهش است با متلاشی شدن جسدش اینگونه سالم و پاک می ماند؟! البته پاسخ هرچه که باشد، نمی تواند این شبهه را که سرویس آی.اس.آی در قتل این رهبر طالبان نیز نقش داشته را مبرا کند. چنانکه در قتل اسامه بن لادن نیز با آمریکایی ها برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری و در قتل ملاعمر برای انتخاب رهبری دیگر یا به اصطلاح حرف گوش کن نقش داشته است.