در این بیانیه کشته شدن او را تأیید نکرده بود. در پی آن، ارگ ریاست جمهوری، ریاست اجرائیه، ریاست عمومی امنیت ملی و وزارت امور داخله افغانستان حمله هوایی بر موتر حامل منصور را تأیید نمودند. ریاست عمومی امنیت ملی تنها نهادی بود که کشته شدن منصور را در همان اعلامیه اولی خود تأیید نمود. باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا نیز این خبر را تأیید کرد. سرنوشت گروه طالبان پس از منصور چه خواهد شد؟ آیا شورای رهبری گروه طالبان قادر به حفظ گروه خواهد بود؟ آیا رقابت های درونی بر سر جانشینی منجر به تنش در درون این گروه نخواهد شد؟
ملا اختر منصور جانشین ملا محمد عمر، موسس و رهبر گروه طالبان شد. منصور از همان آغاز با مشکل مشروعیت مواجه بود. خانواده ملا عمر تا ماه ها از بیعت با او ابا ورزید. ملا رسول یکی از فرماندهان گروه طالبان از جریان اصلی گروه طالبان جدا شد. منصور برای انسجام گروه طالبان تلاش های زیادی نمود. اما، تلاش های او تنها منجر به بیعت پسر و برادر ملا عمر با او شد. با ملا رسول جنگید. با این حال، او تنها با دو دستگی گروه طالبان و فقدان مشروعیت مواجه نبود. در خارج از گروه طالبان داعش خطری جدی برای فعالیت های او محسوب می شد. او با گروه داعش نیز جنگید. داعش به گونه ای رقیب جدی او محسوب می شد. در کنار جنگ با ملا رسول و گروه داعش با نیروهای امنیتی افغانستان نیز جنگید.
از زمانی که او رهبر گروه طالبان انتخاب شده بود حملات گروه طالبان شدت یافته بود. شهر قندوز را از کنترل نیروهای امنیتی افغانستان خارج کرد. بیش از شصت درصد خاک ولایت هلمند را تصاحب کرد. حملات انتحاری و انفجاری خود را به صورت چشمگیری گسترش بخشید. شاید بتوان گفت که خونین حملات گروه طالبان در دوران او انجام شد. اکنون او به رهبر پشین خود پیوسته است. پس از او چه خواهد شد.
براساس گزارش ها، اولین نشست شورای رهبری گروه طالبان دایر شده است. گزارش های از اجندای این نشست وجود ندارد. به احتمال زیاد مسئله اصلی برای شورای رهبری انتخاب رهبری بعدی این گروه است. ملا یعقوب، پسر ارشد ملا محمد عمر، رهبر پیشین گروه طالبان و سراج الدین حقانی، پسر جلال الدین حقانی نامزدان احتمالی گروه طالبان برای پست رهبری است. تا هنوز نامی از افراد دیگر برای نامزدی در پست رهبری گروه طالبان ارائه نشده است. بنابراین، از هم اکنون رقابت یعقوب و سراج بر سر تصاحب رهبری گروه طالبان آغاز شده است.
زمانی که خبر مرگ ملا عمر رسانه ایی شد. ملا اختر منصور به عنوان این رهبر این گروه انتخاب شد. ملا یعقوب از بیعت با او ابا ورزید. یعقوب با بیعت نکردن با منصور در واقع به دنبال گرفتن رهبری گروه طالبان بود. از این جهت، احتمال آن می رود که یعقوب به صورت جدی آمادگی تصاحب رهبری گروه طالبان را دارد. بزرگترین امتیاز یعقوب برای تصاحب رهبری گروه طالبان همان نسبت او با ملا محمد عمر است. او غیر از این امتیاز دیگری ندارد. نه در میدان جنگ بوده است و نه تجربه کافی در دیگر زمینه ها دارد. او حتی درک درست از جغرافیایی افغانستان ندارد. فردی جوان است که بیشترین عمر خود را در شهریار کراچی پاکستان گذرانده است.
در مقابل اما، سراج الدین حقانی تجربه کافی در جنگ با نیروهای امنیتی افغانستان و نیروهای بین المللی دارد. او پیچیده ترین حملات را علیه نیروهای امنیتی افغانستان و نیروهای بین المللی در افغانستان انجام داده است. با شورای رهبری گروه طالبان نیز آشنایی دارد. به عبارت دیگر، روابط اجتماعی او با اعضای ارشد گروه طالبان بهتر از ملا یعقوب است. در عین حال، او با سازمان استخبارات پاکستان نیز رابطه دارد. همه این ها برگ برنده برای سراج الدین حقانی است. با وجود این دو نامزد احتمال گروه طالبان، این گروه در انتخاب رهبر جدید خود با مشکلات زیادی مواجه است. همان طور که انتخاب منصور با مشکلات مواجه بود انتخاب رهبر جدید نیز با دشواری های مواجه است. هیچ بعید نیست که رقابت درونی بر سر پست رهبری این گروه منجر به چند پارچگی این گروه شود.
با همه این ها، این گروه سیاست خود را در قبال حکومت افغانستان تغییر نخواهد داد. زیرا، به لحاظ مالی هزینه جنگ آن ها تأمین است. بیش از 40 درصد نیاز مالی آن ها را کشت و چاقاق مواد مخدر تشکیل می دهد. بقیه نیازهای مالی این گروه از طریق شبکه های مذهبی گسترده در پاکستان و کشورهای عربی تأمین می شود. شاید برخی کشورهای همسایه نیز کمک های مالی به این گروه نماید. بنابراین، با وجود آن که دومین رهبر این گروه کشته شده است اما، سخت و دشوار است که تغییری در سیاست این گروه ایجاد شود. در صورت که ملا یعقوب رهبر گروه طالبان شود او راه پدر را در پیش خواهد گرفت. او شاید صادق ترین و با ایمان ترین فرد به راه و روش ملا عمر محسوب شود. در صورت که سراج الدین حقانی رهبر این گروه شود رفتار و برخورد این گروه خشن تر خواهد شد. زیرا، شبکه حقانی خونین ترین حملات را تا هنوز سازماندهی نموده است. بنابراین، ما شاهد دگرگونی در سیاست گروه طالبان از طرف رهبر جدید این گروه نخواهیم بود. با این حال، جریان های منشعب این گروه به احتمال زیاد به گفتگو و مصالحه روی خواهد آورد.
کشته شدن منصور با دید خوشبینانه نگریسته شد. بسیاری ها او را مانع اصلی گفتگوی صلح در درون گروه طالبان می پنداشت. به همین خاطر، مرگ او را دور جدید برای روابط حکومت با گروه طالبان می پندارد. واقعیت اما، این است که روابط با گروه طالبان امر بسیط و ساده نیست. روابط با این گروه از پیچیدگی زیادی برخوردار است. با این حال، امیدوارم که کشته شدن منصور منجر به آغاز گفتگو شود و صلح و امنیت در افغانستان تأمین شود.
در پایان باید بگویم که ملا یعقوب و سراج الدین حقانی دو نامزد احتمالی برای رهبری گروه طالبان است. هر یک از این ها اگر رهبری گروه طالبان را به دست گیرد بعید به نظر می رسد که تغییری در سیاست این گروه به وجود آید. ملا یعقوب به احتمال زیاد راه پدرش را در پیش خواهد گرفت و از گفتمان جهاد استفاده خواهد کرد. سراج الدین حقانی فرد تندرو است و خصم جدی نسبت نیروهای امنیتی افغانستان و نیروهای بین المللی در افغانستان دارد. در صورت که سراج به عنوان رهبر گروه طالبان انتخاب شود، جنگ در افغانستان پیچیده تر و خونین تر خواهد شد. با این وجود، احتمال انشعاب و چند دستگی میان گروه طالبان نیز وجود دارد. در صورتی که این بار گروه طالبان دچار چند دستگی شود این گروه هیچ گاه قادر به انسجام دوباره نخواهد شد و در آن صورت می توان پایان عمر این گروه را اعلان نمود.