روز گذشته شورای امنیت ملی تحت ریاست محترم حامد کرزی طرح دیدگاه استراتیژیک در مورد دورنما و تقویت قابلیت های ارتش ملی کشور را مورد تایید قرار داد.
از دو سال قبل مطالعات در خصوص طرح راهبردی تقویت قابلیت های ارتش ملی آغاز شده بود که وزارت دفاع طرح نهایی راهبردی ارتش ملی را پیشنهاد و شورای امنیت ملی آن را به تصویب رساند.
این طرح در رابطه با چگونگی بهبود سیستم تشکیلاتی، تجهیزاتی، روش های جذب و صرفه جویی در ارتش، راهکارهایی را ارایه داده است. شورای امنیت ملی به محترم بسم الله محمدی وزیر دفاع کشور دستور داده است این طرح راهبردی را در حضور رییس جمهور آینده به وزیر دفاع دولت بعد، تسلیم کند.
این طرح راهبردی که در آخرین روزهای حکومتداری جناب کرزی تهیه و تنظیم شده در حالی قرار است به وزیر دفاع دولت آینده تقدیم شود که در این 12 سال بی نظمی و فساد در ارتش ملی غوغا کرده بود.
گفته می شود در روزها اخیر به ویژه در نواحی شرقی کشور نیروهای آمریکایی عامل اصلی تحریک نظامیان پاکستانی برای ایجاد اغتشاش در مناطق مرزی شده اند که البته دلیل ایجاد این درگیری ها نیز بر کسی پوشیده نیست.
اما نکته جالب اینجا است که دفتر امور بازسازی افغانستان در پنتاگون در گزارشی، ناخواسته دروغ خود را فاش کرد. وزارت دفاع آمریکا چندی پیش اعلام کرد که هدف تعیین شده برای تشکیل ارتش 352هزار نفری افغانستان با پذیرش افراد داوطلب کامل شده، اما براساس گزارش جدید، نه تنها هدف تعیینشده در زمینه تعداد ارتش افغانستان محقق نشده بلکه شمار نیروهای ارتش در ماههای اخیر کاهش نیز یافتهاست.
مقامات آمریکایی گفته بودند با حمایت مستمر کاخ سفید، ارتش افغانستان تجهیز و پذیرش نیرو تکمیل شده است، اما در گزارش اخیر بیان شده نیروهای ارتش ملی به دلیل شدتگرفتن حملات طالبان و افزایش تلفات این حملات درمیان ارتش و پولیس، بسیاری از این نیروها از ارتش فرار کرده اند.
مطلب قابل تامل دیگر اینکه چندی پیش روزنامه دیلی تلگراف مدعی شد، به جهت اینکه سربازان داخلی ارتش ملی از استعداد و قابلیت لازم برای عملیاتهای نظامی برخوردار نیستند، مقامات وزارت دفاع در حال استخدام شبه نظامیان مسلح می باشند.
به طوری که گفته می شود طی چند ماه گذشته، ده هزار شبه نظامی از پشتونهای مرزی به استخدام ارتش ملی درآمده اند تا در عملیاتهای ضد طالبان و تامین امنیت انتخابات ریاست جمهوری به کمک نیروهای داخلی بیایند. که البته این شبه نظامیان پیش از استخدام با معاش دو برابر سربازان معمولی، تحت آزمایشهای پزشکی بوده و از آنها اسکن چشم و اثر انگشت گرفته شده تا از این نکته اطمینان حاصل شود که آنها در قاچاق سلاح و یا بمب گذاری های افغانستان دخالت نداشته اند.
هنگامی که این سه موضوع یعنی ایجاد درگیری در مناطق مرزی، دروغ گویی های آمریکا درباره نیروهای افغانستان و ورود شبه نظامیان به ارتش ملی را کنار هم قرار می دهیم به یک نتیجه می رسیم: آن هم اینکه با وجود جانفشانی سربازان وطن، اوضاع آشفته ای در وزارت دفاع همچنان جریان دارد.
کارشناسان مسایل سیاسی بر این باورند: هرچند که ارتش ملی نسبت به گذشته سیر صعودی داشته اما تا رسیدن به استقلال و جذب و آموزش نیروهای کارآمد، موانع و مشکلات عدیده ای پیش رو دارد که به احتمال زیاد برای ایجاد تغییرات اساسی باید منتظر کابینه جدید دولت آینده باشد.
چرا که این وزارتخانه با این مسوولین حتی توان یا وقت رسیدگی به مسایل پیش پا افتاده و ارایه گزارشات را ندارند چه رسد به اینکه بخواهند مستقل شوند. در چنین شرایطی است که باید بگوییم واقعا با وجود این همه جانفشانی و ایثار و شهادت سربازان افغانستانی، در این وزارتخانه های دولت کرزی چه گذشت؟