حاجی داود کارشناس و رئیس مرکز نشریاتی افغانستان در رابطه با تحولات کنونی افغانستان، روابط پشت پرده میان کابل و واشنگتن، توافقات نسبی میان این دو کشور اعلام کرد :
چند روز پیش جان کری وزیر دفاع امریکا گفت، این پیمان باید به وسیله رئیس جمهور آینده افغانستان به امضاء برسد ولی در کنار این مساله دیروز سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا گفت، این پیمان باید هر چه زودتر امضاء شود. مقامات کاخ سفید هم تاکید کرده اند که این پیمان هر چه زودتر باید امضا شود .حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان هم روز (جمعه) در ملاقات با اعضای کمیسیون دفاع و امنیت پارلمان گفت، وقتی شرایط ما بر آورده شود، این پیمان را امضاء خواهیم کرد.
بنابراین فکر می کنم با توجه به این دو مساله، کرزی می خواهد یک سری امتیازاتی که نمی تواند آن را به زبان بیاورد از امریکا بگیرد و از موضع امریکا هم معلوم می شود که موضع این کشور ضد و نقیض است. به نظر من امریکائی ها در منطقه خواهند ماند. کرزی هم این را می داند و می خواهد از امریکا امتیاز بگیرد. در چنین وضعیتی دو طرف می دانند که خواسته طرف مقابل چیست ولی متاسفانه نه کرزی خواسته خود را به طور علنی مطرح می کند و نه امریکا. گرچه برخی مقامات امریکایی می گویند، اگرما از افغانستان برویم صلح و امنیت در افغانستان و منطقه با تهدید مواجه می شود ولی عده ای از امریکائی ها می گویند که نمی دانیم در این شرایط چه کار کنیم. به نظر من این مساله در داخل امریکا با اختلاف نظر مواجه است. این اختلاف نظر بین مقامات دولتی و ژنرال های ارتش آمریکاست.
ژنرال های امریکا عقیده دارند که اگر افغانستان را ترک کنند دستاوردهای آنها از جمله 600 میلیاد دلار و بیش از 3 هزار کشته آنها هدر می رود، ولی امریکائی ها نتوانسته اند به یک سیاست واحد دست یابند. در افغانستان هم اختلاف نظر وجود دارد. کرزی به دنبال بهانه است، چون چارجوب اصلی این پیمان را در ماه مه سال 2011 به وسیله کرزی و باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا به امضا رسیده است و پیمان امنیتی به نوعی یک ضمیمه و بخشی از قرارداد اصلی است.
مساله دوم از نظر حقوقی اینست که خود کرزی و جان کری اعلام کرده اند که ما به توافق و تفاهم رسیده ایم و امریکا الان همین سخن را به طور دلیل ارائه می دهند که ما یک بار با کرزی معامله را تسویه کرده و به توافق رسیده ایم. به نظر من کرزی از کار خود چند هدف را تعقیب می کند.
1) اول اینکه می خواهد بین مردم این تبلیغات مطرح شود که کرزی می خواهد یک نفر از تیم خود را در صدر دولت آینده قرار دهد.
2) دوم اینکه از این تبلیغات و سخنان ضد و نقیض خود می خواهد برای مردم ثابت کند که من طرفدار امریکا نیستم و من به طور مستقل به قدرت رسیده و به حرف و اراده خود عمل می کنم و نمی گذارم امریکائی ها در افغانستان دست به نقض قانون بزنند.
3) دلیل سوم اینست که مذاکرات کرزی و طالبان و پاکستان هم به طور مستقیم و غیر مستقیم ادامه دارد.
اگر طالبان و پاکستان این اطمینان را به کرزی بدهند که شما برای پنج سال آینده در افغانستان باقی می مانید، در این صورت کرزی این پیمان را امضاء نخواهد کرد ولی اگر پاکستان و طالبان به کرزی بگویند که ما با شما مذاکره نمی کنیم و با امریکا گفتگو می کنیم در این صورت کرزی این پیمان را امضاء خواهد کرد.
مساله دیگر این که اگر پیمان امضاء هم بشود کرزی می خواهد شخص او در نظر ایران و پاکستان به نوعی اعتبار بدست بیاورد. به این معنا که به کشورهای منطقه وانمود کند که من خیلی مقاومت کردم و این پیمان را امضاء نکردم ولی بالاخره با فشارهای مردم و لویه جرگه و... مجبور شدم آن را امضاء کنم. من الان فکر می کنم این پیمان به هر صورت امضاء خواهد شد و امریکائیها افغانستان را رها نمی کنند. کرزی می خواهد از این فرصت به نفع خود استفاده کند.
وی همچنین در رابطه با توجیه امریکایی ها برای ماندن در افغانستان بدون امضا پیمان گفت: در افغانستان ما انتخابات در راه داریم و با برگزاری انتخابات تمام این مسائل روشن خواهد شد. هر رئیس جمهوری که به قدرت برسد این پیمان را امضاء خواهد کرد. برای اثبات این ادعا باید بگویم که از 14 دیماه تبلیغات انتخاباتی در افغانستان آغاز می شود و در این تبلیغات هم مشخص خواهد شد و هر نامزد تاکید خواهد کرد که اگر من رئیس جمهور شوم این پیمان را امضاء خواهم کرد. سخن کرزی فقط تا 15 روز دیگر اعتبار دارد و بعد از این سخن کرزی را کسی نخواهد شنید. در سه ماه باقی مانده برای انتخابات ریاست جمهوری هیچ کاری در رابطه با صلح و امنیت انجام نخواهد شد و بعد از انتخابات امریکا به راحتی این پیمان را با رئیس جمهور آینده امضاء خواهد کرد.
وی افزود : طرفداران و مخالفان امضای پیمان امنیتی در افغانستان به گروه های مختلف تقسیم شده اند.
1) یک گروه که تعداد آنها خیلی کم است از جمله کرزی که اگر خواسته های شخصی آنها بر آورده شود این پیمان را امضاء می کنند.
2) گروه دوم هم کسانی هستند که به برکت و قدرت امریکا به افغانستان آمده و در 12 سال گذشته میلیاردها دلار به جیب زده اند. اگر یک فرد 12 سال وزیر، سفیر و استاندارو... باشد در کشورهای جهان سوم خیلی پول به جیب می زند که تمام پیشرفت و سرمایه آنها مرهون حضور امریکاست. اینها طرفدار امضای این پیمان هستند.
3) گروه سوم کسانی هستند که برخی اعضای خانواده آنها در ایران و پاکستان و غیره زندگی می کنند و خودشان در افغانستان تحت سلطه طالبان هستند. اینها که مردم روستا هستند و در 12 سال گذشته از هر نوع کمک انسانی محروم مانده اند، مخالف امضای این پیمان هستند و اینها در انتخابات هم شرکت نمی کنند.
4) گروه چهارم مردم شهری هستند که از کمک های امریکا و جامعه جهانی استفاده کرده اند.
اینها طرفدار امضای پیمان و برگزاری انتخابات هستند. کسانی که انتخابات را باور دارند طرفدار امضای پیمان امنیتی با امریکا هستند و بالعکس کسانی که به انتخابات باور ندارند مخالف امضای این پیمان هستند این دو امر لازم و ملزوم یکدیگرند و در افغانستان اگر فقط 30 درصد از مردم هم در انتخابات شرکت کنند می توان آن را انتخابات سالم خواند. انتخابات ما مانند انتخابات در ایران و پاکستان نیست که بیش از 50 یا 60 درصد مردم در ان شرکت کنند. جامعه جهانی هم این را می داند که اگر 30 درصد از مردم هم در انتخابات افغانستان شرکت کنند کفایت می کند. البته بیشتر مردم مخالف امضای پیمان امنیتی با امریکا هستند.
در میان نامزدهای انتخاباتی همه خواهان امضا توافقنامه هستند
وی اعتقاد دارد : بر اساس اطلاعات من که سخنان و مصاحبه های این 11 نفر را شنیده ام همه می خواهند این پیمان امضاء شود، ولی یک فرق در میان آنها وجود دارد. یک گروه که هشت نه نفر هستند می گویند این پیمان در آن واحد امضاء شود و دو یا یک نفر از نامزدها می گویند که شروط کرزی درست است و باید به برقراری امنیت در افغانستان کمک شود آنگاه این پیمان امضاء شود. مثلا برادر کرزی می گوید این پیمان باید در آن واحد امضاء شود. در مجموع هیچ کدام از نامزدها مخالف امضای پیمان نیستند.
نامزد مورد نظر کرزی کیست ؟
وی اعقتاد دارد کرزی، بیشتر از برادر خود قیوم کرزی حمایت می کند و قیوم گفته است که من اگر قدرت را در دست بگیرم کارهای باقی مانده را به اتمام می رسانم و کرزی واقعا یک رهبر خوب برای افغانستان است. نفر دوم زلمای رسول است که خواهان ادامه همین نظام با یک سری اصلاحات است.
یک نکته در اینجا وجود دارد، که قیوم کرزی خواهان امضای پیمان در آن واحد است این درحالیست که حامد کرزی این را نمی خواهد. ولی در افغانستان معاملات مخفیانه وجود دارد و مردم فکر می کنند، هر کس که امریکا از او حمایت کند می تواند به مقام ریاست جمهوری برسد. مثلا در همین لویه جرگه که نود و نه درصد اعضای آن افراد کرزی و طرفداران وی بودند ولی وقتی که بین کرزی و امریکا اختلاف بوجود آمد 2500 نفر از 3 هزار نفر این جرگه طرف امریکا را گرفتند. در افغانستان وضعیت اینگونه است .
طرفداران کرزی دو انتخاب دارند. اگر کرزی پیروز شود که چه بهتر و اگر شکست بخورد اینها پیشاپیش معاملات خود را با امریکا هم درست کرده اند. یعنی در افغانستان متاسفانه در دوازده سال گذشته راهکردها و طرفداری ها همه و همه بر اساس مادیات سنجیده می شود و وطن دوستی و لیاقت و شایستگی وغیره در نوبت دوم قرار دارد. اینجا ملاک اینست که با یکی معامله کن و خود را به قدرت و کرسی برسان و دوازده سال در ناز و نعمت زندگی کن هیچ کس به مسائل معنوی و ارزش ها اهمیت نمی دهد. مثلا از همین 10 نفر نامزدهای ریاست جمهوری نه نفر آن کسانی هستند که در دولت کرزی پست و مقام داشتند و وزیر و امیر کرزای بودند و مردم می دانند که اینها فرق چندانی با کرزی ندارند.
امریکا در زمان حمله به افغانستان ادعا می کرد که در افغانستان یک دموکراسی را برقرار می کند که برای منطقه الگو و نمونه باشد
این ادعاهای پوچ بوش رئیس جمهوری سابق آمریکا بود. تیم ناکام و خونین بوش باعث خونریزی در افغانستان و عراق شد و در عراق تا امروز خون مردم بیگناه ریخته می شود و هر ماه تعداد آنها به بیش از 1000 نفر می رسد، مسوول تمام این بدبختی ها بوش و تیم بوش است. من در همان زمان که بوش این ادعاها را مطرح می کرد گفتم که دموکراسی در هر کشور بر اساس شرایط سواد و فرهنگ و اقتصادی و.. آن کشور بوجود می آید. باراک اوباما رئیس جمهوری امریکا که الان در صدر قدرت است اصلا حرف های بوش را قبول ندارد.
اوباما چند روز پیش تکرار کرد که ما با طالبان نمی جنگیم و با آنها کاری نداریم، ما با کسانی می جنگیم که امنیت امریکا و جهان را خراب می کنند. یعنی اینکه در سیاست امریکا هم تغییر مهمی بوجود آمده است .متاسفانه افغانستان از فرصت بوجود آمده درست استفاده نکرد. پاکستان با استفاده از فرصت جنگ سرد به یک قدرت هسته ای تبدیل شد، ولی ما از این 600 میلیارد دلار به عقب رفتیم و همان گونه که قبلا بی چیز بودیم الان هم بی چیز و گدا هستیم. تمام این تقصیرها به گردن این اداره است . اداره ای که امریکا آن را در بن بوجود آورده بود و کسانی که الان نامزد شده اند از این 11 نفر بیشتر آنها در اجلاس بن هم بودند. متاسفانه افراد دلسوز و قابل قبول برای ملت که در دزدی و فساد دست ندارند در صدر و مطرح نیستند و تمام اینها کسانی هستند که اگر 30 درصد از مردم هم در انتخابات شرکت کنند یکی از این 11 نفر به قدرت رسیده و همان آش و همان کاسه ادامه خواهد داشت.